50 روز محاصره
محاصره واکو در 28 فوریه 1993 آغاز شد و 50 سال بعد در 19 آوریل با خشونتی کم نظیر به پایان رسید. محاصره زمانی آغاز شد که اداره نظارت بر الکل، دخانیات، سلاحهای گرم و مواد منفجره اقدام به اجرای حکم تفتیش در محدوده شاخه داویدیان در مرکز مونت کارمل کرد. این منطقه در فاصله 14 کیلومتری شمال شرق واکو در تگزاس واقع شده است. در 28 فوریه و کمی پس از تلاش برای اجرای حکم تفتیش، درگیری مسلحانه شدیدی شروع شد و حدود 2 ساعت به طول انجامید. در جریان این درگیری ها 4 مامور و 6 نفر از اعضای شاخه داویدیان کشته شدند. به دلیل ناکامی اداره نظارت بر الکل، دخانیات، سلاحهای گرم و مواد منفجره در اجرای حکم تفتیش، اف بی آی منطقه را محاصره کرد. محاصره 50 روز بعد یعنی هنگامی که حمله دوم صورت گرفت و آتش کمپ اعضای شاخه داویدیان را فراگرفت، به پایان رسید. 76 نفر در جریان این آتش سوزی کشته شدند که 24 نفر از آنها جزو اتباع بریتانیا بودند. در بین کشته شدگان 20 نفر کودک و دو خانم باردار نیز حضور داشتند و دیوید کورش، رهبر شاخه نیز در جریان آتش سوزی کشته شد.
نکات بحث برانگیز:
علت رسمی حمله به مونت کارمل جستجو به دنبال سلاح های غیرقانونی اعلام شده بود. همه سلاح های خریداری شده توسط شاخه داویدیان توسط فردی به نام پل راتا خریداری شده بودند. وی و کورش به صورت قانونی در فروشگاه های اسلحه به خرید و فروش سلاح می پرداختند. آنها از این فروشگاه ها به عنوان فرصتی برای برقراری رابطه با مردم و دعوت آنها به پیوستن به گروه خود، استفاده می کردند. ای تی اف هفته ها پیش از حمله به مونت کارمل، خانه ای در نزدیکی محل اسکان شاخه داویدیان را مجهز کرده بود و با تجهیزاتی کاملا پیشرفته کمپ مونت کارمل را تحت نظر گرفته بود. ای تی اف پس از آنکه نتوانست سلاح های ادعا شده را در مونت کارمل پیدا کند، ادعا کرد که راتا در روز حمله به نمایشگاه سلاح رفته بود و سلاح ها را برای فروش با خود به آنجا برده بود. حال این سوال مطرح میشود که ای تی اف چگونه نتوانسته بود با توجه به هفته ها عملیات مخفی و استفاده از دستگاههای پیشرفته، متوجه شود که پل راتا آن روز صبح مونت کارمل را ترک کرده بود. با توجه به این که ادعا میشد حجم زیادی سلاح در مونت کارمل وجود دارد و راتا آنها را صبح روز حمله به نمایشگاه سلاح برده است، وی می بایست از کامیون یا یک ون استفاده میکرد تا بتواند این سلاح ها را جابجا کند و مشاهده یک کامیون یا ون نباید برای ای تی اف کار چندان دشواری باشد. استفاده از حجم زیادی از نیروها و ماشین های جنگی برای موضوع کم اهمیتی نظیر شاخه داویدیان، در تاریخ ایالات متحده بی سابقه بوده است. ادعای ای تی اف این بود که شاخه داویدیان می بایست به دلیل نگهداری و داد و ستد سلاح، 200 دلار مالیات پرداخت کند و این گروه به صورت غیرقانونی از پرداخت آن سر باز زده است. جالب این است که ای تی اف و اف بی آی در جریان 50 روز محاصره چندین میلیارد دلار خرج کردد تا 200 دلار به بودجه دولت باز گردد! چه کسی ابتدا شلیک کرد؟ رولند بالستور، یکی از اعضای تیم ای تی اف که مسئولیت محافظت از درب جلویی را بر عهده داشت، به ماموران پلیس و نیروهای ویژه واکو گفت فکر میکند که اولین شلیک از سوی یکی از اعضای تیم ای تی اف که مسئول مقابله با سگهای شاخه داویدیان بود، بوده است، اما بعدها و در جریان بررسیهای صورت گرفته وی اصرار داشت که اولین شلیک از سوی اعضای شاخه داویدیان صورت گرفته است. بالستور در جلسات بعدی دادگاه از سوی دولت فراخوانده نشد. اعضای شاخه داویدیان ادعا میکنند که پس از اولین شلیک اعضای تیم درب جلویی شلیک کردند و اعضای این شاخه برای محافظت از خود اقدام به شلیک کردند. با این بهانه که در مونت کارمل آزمایشگاه های مواد وجود دارد، بالگردهایی از گارد ملی تگزاس و آلاباما قرض گرفته شد. با این وجود در بین اتهاماتی که مبنای حکم بازداشت قرار گرفتند، هیچ موردی مبنی بر وجود این آزمایشگاه ها وجود نداشت. گزارشهای منتشر شده از سوی دولت ادعا می کنند که این بالگردها تنها برای منحرف کردن فکر اعضای کمپ استفاده شدند و همه خدمه پرواز تنها به سلاح کمری 9 میلیمتری مسلح بودند و هیچ شلیکی از سوی آنها انجام نگرفته است. اما شواهدی وجود دارند که نشان می دهند از بالگردها به سوی ساختمان مونت کارمل شلیک شده است. نخست آنکه بر روی سقف ساختمان مونت کارمل سوراخ هایی وجود دارند که توسط گلوله به وجود آمده اند و تنها هلیکوپترها بودند که می توانستند از بالا به ساختمان شلیک کنند. همچنین در بین کشته شدگان افرادی وجود داشتند که از ناحیه بالای سر تحت اصابت گلوله قرار گرفته بودند. وینستون بلیک یکی از قربانیانی بود که پس از مرگ جسدش مورد کالبدشکافی قرار گرفت و اثر گلوله در قسمت بالایی جمجمه حاکی از آن بود که از بالای سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. در مقاله هفته نامه آستین کرونیکل آمده است: "قبل از آنکه آتش سوزی نهایی اتفاق بیفتند، اعضای شاخه داویدیان در مورد شواهد موجود بر روی در ورودی بحث می کردند. استیو اشنایدار، یکی از مردان مورد اطمینان دیوید کورش در جریان تماس تلفنی با اف بی آی، به ماموران اف بی آی گفت: "شواهد موجود بر روی درب ورودی، بیانگر آن است که چند گلوله شلیک شده است و چه اتفاقی افتاده است." دیک دیگوئرین، دادستان هوستون، که در طول محاصره اجازه ورود به کمپ را پیدا کرد، در جریان بررسی ها شهادت داد که برآمدگیهای ایجاد شده بر روی درب فلزی حاکی از آن است که از گلوله ها از بیرون شلیک شده اند. دیگوئرین همچنین شهادت داد که تنها لنگه راست در ورودی دارای برآمدگیهای حاصل از شلیک گلوله ها بود و لنگه چپ در سالم بود.
تصویر در ورودی: محل اصابت گلوله ها در لنگه راست در کاملا مشهود است
دولت با ادعای اینکه لنگه راست در در جریان آتش سوزی گم شده است، از لنگه چپ به عنوان مدرک در دادگاه استفاده کرد. سروان دیوید کیز، از اعضای نیروهای پلیس تگزاس شهادت داد شاهد آن بوده است که دو نفر بلافاصله پس از پایان محاصره، شیئی را وارد یک ون میکردند که به نظر میرسد همان لنگه در گمشده است. آخرین شلیک روز اول در ساعت 7 بعد از ظهر رخ داد. مامورین اف بی آی ادعا میکردند که این شلیکها از سوی افراد شاخه داویدیان بوده است که در جریان آن یک مامور کشته و یک مامور دیگر نیز اسیر شدهاند.اما شواهد موجود خلاف این ادعا را ثابت میکند. مایک شرودر 29 ساله که مامور پست بود و طبق معمول برای انجام کارهایش از کمپ بیرون رفته بود، وقتی خبر شروع درگیری را از طریق رسانهها شنید، فورا تصمیم گرفت به خانه برگردد، زیرا همسر و فرزندش در کمپ بودند. مایک به همراه وودی کندریکنر و نورمن آلیسون قصد داشتند با عبور از فنس به خانه بازگردند که درل درایر یکی از مامورین عملیاتی ای تی اف آنها را مشاهده کرد و به سمتشان شلیک کرد. مایک 7 بار تیر خورد. یک تیر به چشم، تیر دیگر به قلب و 5 تیر دیگر به پشتش اصابت کردند. نورمن آلیسون نیز هنگامی که میخواست از حصارها بالا رود، دستگیر شد. آتش سوزی: در جریان حمله نهایی گاز اشک آور به گونه ای خطرناک توسط تانک ها وارد ساختمان شد، که اف بی آی ادعا می کند وجود این گاز با غلظت بالا آغاز کننده آتش سوزی بوده است. با اینکه دو مورد از سه مورد آتش سوزی صورت گرفته در داخل ساختمان رخ دادند، دور از مکانهایی بودند که گاز از آنجا وارد شده بود، دیوید تیبودئو در مصاحبه خود با مجله سیزن در سال 1999 ادعا کرد که صدمه های وارده به ساختمان باعث گسترش گاز شد، به نحوی که "آنها دیوارها و پنجره ها را خراب میکردند تا گاز از ساختمان خارج شود." بین سالهای 1993 تا 1999 اف بی آی استفاده از هرگونه ماده آتش زا را انکار می کرد، اما به دلیل شواهد مستحکم مبنی بر استفاده از این مواد، در نهایت سخنگوی اف بی آی استفاده از این مواد را تایید کرد، اما ادعا کرد که این نارنجکها که باعث توزیع گاز سی اس شده اند، در ساعتهای اولیه صبح و برای نفوذ به تانکر آب مورد استفاده قرار گرفته اند. زمانی که در سال 1994 مدارک اف بی آی برای بررسی به کنگره فرستاده شد، صفحه ای که مربوط به استفاده از دستگاه های آتشزا بود، گم شد. یکی از اعضای ارشد اف بی آی عنوان کرد در مصاحبه اش با مجله نیوزویک اظهار کرد با اینکه بیش از 100 نفر از اعضای اف بی آی از استفاده از این دستگاه ها آگاهند، هیچکدام تا سال 1999 صحبتی درباره این موضوع نکردند. ماموران اف بی آی چندین دستگاه شنود بر روی دیوارهای ساختمان قرار دارند که در متهم کردن اعضای شاخه داویدیان به شروع درگیری به آنها استناد می کنند. اما کیفیت مکالمات به دست آمده از این دستگاه ها بسیار پایین و غیرقابل فهم اند. علاوه بر این متن مکالمات چندین بار نوشته شده است که هر دفعه با دفعات قبل متفاوت است. در 12 می و کمتر از یک ماه پس از وقوع حادثه، مقامات دولتی واکو دستور خاکبرداری و صاف کردن منطقه درگیری را صادر کردند و بدین ترتیب از آن تاریخ به بعد دیگر هیچ شانسی برای پیدا کردن مدارک بیشتر وجود نداشت. دو تن از اعضای دپارتمان مهندسی حفاظت در برابر آتش در دانشگاه مریلند، در بررسی هایی مستقل به این نتیجه رسیدند که اعضای کمپ زمان کافی برای فرار در اختیار داشته اند و در صورت تمایل می توانستند بدون آنکه گرفتار شعله های آتش شوند، از ساختمان خارج شوند. در گزارشی دیگر که به نام گزارش آرسون مشهور است عنوان شده است که خرابه های ناشی از عملیات قبل ممکن است معابر خروجی احتمالی در غرب ساختمان را مسدود کرده باشد. ادعا میشد سوراخهای ایجاد شده بوسیله تانکها برای فرستادن گاز اشکآور به داخل ساختمان بود، اما همانطور که در فیلم مشاهده میشود، ابزاری که بر روی این تانکها نصب شده بودند، بسیار بزرگتر از آن بودند که سوراخ ایجاد کنند و به نظر میرسد بیشتر برای تخریب بخشهای خاصی از ساختمان مورد استفاده قرار میگرفتند، تا افراد شاخه داویدیان نتوانند از ساختمان خارج شوند. همچنین در فیلم کاملا مشهود است که با خارج شدن تانکها آتشسوزی آغاز میشود. توجه کنید که پس از مشاهده شعلهها هیچ تلاشی برای خاموش کردن آتش صورت نمیگیرد و تانک دوباره وارد ساختمان میشود. در 27 مارس روزنامه لندن تایمز از استفاده از تجهیزات فوق پیشرفته استراق سمع توسط اف بی آی خبر داد. نیروی هوایی استراتژیک بریتانیا هواپیمایی مخصوص به آمریکا فرستاد تا بتوانند عکسهایی از درون خانهها بگیرند. این کار توسط دوربینهای حرارتی انجام میشدند. این دوربینها که از سقف ساختمان مونت کارمل وارد ساختمان شده بودند، به اف بی آی کمک میکردند تا در هر لحظه از چگونگی استقرار افراد شاخه داویدیان آگاه باشد و بتواند عملیات خود را هدایت کند. به همین دلیل نیروهای اف بی آی کاملا آگاه بودند که در هنگام شروع آتشسوزی افراد شاخه داویدیان کجا بودند و میتوانستند به راحتی با خراب کردن بخشهایی از ساختمان راه را برای خروج آنها باز کنند. اما به نظر میرسد این آگاهی به نیروهای اف بی آِ کمک کرد تا بهتر راه خروج افراد شاخه داویدیان را سد کنند.
شواهد به دست آمده از کالبدشکافی
مدارک کالبدشکافی حاکی از آن است که بیش از 20 نفر از اعضای شاخه داویدیان مورد اصابت گلوله قرار گرفته اند که 5 مورد از بین آنها کودکان زیر 14 سال بودند. بازپرس های پزشکی که کالبدشکافی را انجام داده اند، بر این باورند که برخی از این کودکان نظیر دایلند گنت، کودک 3 ساله ای که از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته است، از طرف اعضای خود شاخه کشته شده اند تا مرگ آسانتری داشته باشند و در شعله های آتش نسوزند.
کاترین آندرید پیش از آتش سوزی
جسد کاترین آندرید پس از سوختن در شعله های آتش
شاری دویل پیش از آتش سوزی
جسد شاری دویل پس از سوختن در شعله های آتش
بازتاب حمله به مونت کارمل:
دو تن از اعضای پیشین ای تی اف که در این عملیات شرکت داشتند، اقدامات اف بی آی و ای تی اف در این عملیات را اینگونه توصیف میکنند: "اقدامات ای تی اف تنفرانگیزند. در این عملیات اصول اولیه اخلاقی و انسانی رعایت نشد. به افرادی که در زندان هستند، احترام بیشتری گذارده میشود. طبق قانون اساسی ایالات متحده استفاده از تسلیحات نظامی علیه شهروندان آمریکایی غیرقانونی است، اما در این عملیات برای محاصره کمپ مونت کارمل از تانک استفاده شد."
تصویر تانک های استفاده شده توسط ماموران اف بی آی
بازتاب این حمله در درون ایالات متحده بسیار شدید بود. رای انجلمن در برنامه رادیویی KGBS تلویحا اشاره کرد که مقامات دولتی دروغ می گویند. وی عنوان کرد که حتی به مصدومان جنگی هم در دوران جنگ رسیدگی پزشکی میشود، اما هیچکس به مجروحان و مصدومان محاصره شده در مونت کارمل رسیدگی نکرد. وی در مکانهای دیگری نیز مکررا دولت و پلیس را دروغگو خواند و از اینکه ای تی اف نتوانست سلاحهای ادعا شده را پیدا کند، انتقاد کرد. رسانه ها نیز از همان روزهای اول تحت سایه سنگین دولت به جوسازی علیه کورش پرداختند و وی را فردی دیوانه، جنایتکار و متجاوز معرفی کردند. اما حقیقت به قدری واضح بود که مجبور شدند به آن اشاره کنند. نکته جالب در پوشش تلویزیونی این ماجرا این است که اف بی آی با این بهانه که نگران جان خبرنگاران است، آنها را از منطقه مونت کارمل بیرون کرد و به 5 مایل دورتر منتقل کرد. رای انجلمن در این باره میگوید: "اف بی آی کاری کرد که از این به بعد مردم تنها شاهد چیزی باشند که آنها می خواهند و میتوانند به هر نحوی که دوست دارند، ماجرا را نشان دهند. این اقدام کاملا مشابه اقدام دولت کمونیستی چین پیش از قتل عام میدان تیانانمن است."
بازتاب حمله به مونت کارمل در درون آمریکا بسیار شدید بود